رَسپینا ی عزیزمرَسپینا ی عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
رَسا ی عزیزمرَسا ی عزیزم، تا این لحظه: 8 سال و 23 روز سن داره

حقیقتی شیرین

صدای نفس پاییز

پنجره ات را باز کن جیره ی شهریورت دارد به اتمام می رسد هوا دلش هوای عاشقی کردن میخواهد هوا دلش قدم زدن روی برگها را میخواهد از قدم زدن کنار ساحل خسته شده است بگذار باد پایزی بر طره ی موهایت بوزد اجازه ده که باران پاییز وجودت را خیس کند نترس چتر لازم نیست اعتماد کن خود ت را به باران بسپار دستانت را باز کن سرت را رو به اسمان نگاه دار بگذار قطرات باران خیسی چشمانت را بشوید نفس بکش در میان پاییز نفس بکش بس است گرما  بس است بی بارانی و بی بادی که گفته ا...
25 شهريور 1393

1 سال 9 ماهگی رسپینا کوچولو

با تمام مداد رنگی های دنیا  با هر زبانی که بدانی یا ندانی   خالی از هر تشبیه و استعاره و ایهام تنها یک جمله برایت خواهم نوشت دوستت دارمــــ خاص ترین دختر دنیــــــا 21 ماهگیت مبارک  دخترم شیرین زبونم عاشقتم  لالا رو مبل 2 تا دوست خوب ...
1 شهريور 1393

1 سال 8 ماهگی رسپینا کوچولو

رسپینای عزیزم سلام   20 ماهگیت مبارک باشه دختر خوشگلم   این بار خیلی دیر اومدم تنها دلیش بخاطر خودت بود که این روزها عجیب وقت سر خاروندن به مامی نمیدی ..این ماه اخیر یه کم سرمون شلوغ بود یه مسافرت رفتیم با 2تا جشن نامزدی و عروسی این ماهی که گذشت خیلی خاطره انگیز بود تو انقدر تو همه چی پیشرفت کردی که باعث تعجب همه شدی کاملا همه حرفها رو میزنی  متوجه میشی وابستگی خیلی خیلی خیلی زیادی به من پیدا کردی یعنی وقتی بغل بابا باشی و بابایی 1 متر از من فاصله بگیره میزنی زیر گریه  و فکر میکنی بابا داره میبرتت این یکم من و ناراحت میکنه تو انقدر وابسته شدی چون دیگه اینجوری من نمیتونم به کارهای شخصیم برسم .... د...
1 شهريور 1393
1